به گزارش قدس آنلاین، روزنامه جوان در یادداشتی به قلم وحید حاجیپور نوشت: وقتی نشست دوحه در دستور کار قرار گرفت ایرانیها خواستار معاف شدنشان از فریز شدند زیرا روی ظرفیت ۴ میلیون بشکه خود حساب باز میکردند، این درخواست پذیرفته نشد تا ایران نمایندهای را راهی دوحه نکند. کار به الجزایر کشید و سرانجام درخواست ایران قبول شد و قرارگذاشتند که در نشست بعدی اوپک ایران با ظرفیت ۴ میلیون بشکه حاضر شود و از هرگونه کاهشی مستثنی شود.
وزیر نفت دو ماه وقت گرفت تا با ۴ میلیون بشکه نقد به وین برود، در طول این دو ماه اما هیچگاه به مرز ۴ میلیون بشکه هم نزدیک نشدیم تا بالاترین رقم تولید نفت کشور ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه باشد. این موضوع کمی حیثیتی شد و از مناطق نفتخیز جنوب به عنوان بزرگترین تولید کننده نفت ایران خواسته شد تا بیشتر تولید کنند ولی پاسخ اهالی فن منفی بود. آنها گفتند امکان افزایش تولید و فشار بر چاهها و مخازن هست ولی در صورت فشار بیشتر بر مخازن بخش قابل توجهی از میزان تولید نفت کشور برای همیشه از دست میرود. به بیان سادهتر آنها همان پاسخی را به زنگنه دادند که به مسعود میرکاظمی داده بودند: «مخزن دستور پذیر نیست! »
میزان تولید فعلی
وزیر نفت هفته گذشته گفت: «صادرات نفت ایران به ۲ میلیون و ۴۴۰ هزار بشکه در روز رسیده است. » با قبول این ادعا و با توجه به ظرفیت ۱/۸ میلیون بشکهای پالایشی کشور تولید نفت ایران قاعدتا باید حوالی ۴/۳ میلیون بشکه در روز باشد.
این رقم را نمیتوان قبول کرد زیرا همانطور که گفته شد جدیدترین آمار تولید نفت نشان میدهد هم اکنون روزانه ۳/۸ میلیون بشکه نفت تولید میشود و نه بیشتر. علی کاردر مدیر عامل شرکت ملی نفت هفته گذشته این رقم را گفته بود؛ با توجه به این تناقضها یا سهم پالایش بهشدت کاهش یافته است یا وزیر نفت صادرات میعانات گازی را در آمارهایش گنجانده است، البته احتمال دیگری نیز وجود دارد مبنی بر کاهش ظرفیت پالایشی کشور و خارج کردن این ظرفیت از مدار مصرفی. اطلاعات موجود نشان میدهد بخشی از ظرفیت پالایشگاهی به دلیل اورهال از مدار فعالیت خارج شدهاند و دلیل میزان افزایش صادرات نفت همین موضوع است.
۲۰۰ هزار بشکه کجاست؟
وزارت نفت با چالش جدی برای تأمین ۲۰۰ هزار بشکه مواجه است، آنها نشانه این رقم را میگیرند ولی هیچگاه در طول این چند سال سراغش نرفتند و برای احیای آن تقریباً هیچ کاری نکردند. ۲۰۰ هزار بشکه مفقوده همان بشکههایی است که از ظرفیت تولید نفت در دریا کاسته شده است.
هم اکنون میزان تولید نفت فلات قاره کمتر از ۴۱۰ هزار بشکه در روز است در حالی که این شرکت در سال ۱۳۸۶ بیش از ۷۲۴ هزار بشکه نفت تولید میکرد و پایه آن در سالهای بعد به ۶۰۰ هزار بشکه رسید. حالا هرچه تلاش میشود برای بازگشت ۲۰۰ هزار بشکه موفقیتآمیز نیست زیرا برای رسیدن به این هدف باید تعمیر چاهها و تعمیر تأسیسات صورت میگرفت ولی در عمل اتفاق خاصی رخ نداد. سعید حافظی مدیرعامل سابق این شرکت در گزارشی که برای وزیر نفت ارسال کرد خواستار تزریق منابع مالی به این شرکت جهت بازگشت به روزهای اوج فلات قاره شد ولی به دلیل اهمیت شرکت مناطق نفتخیز جنوب و بیپولی سهمش از منابع مالی بسیار اندک بود. همین موضوع منجر به سقوط بزرگتر تولید این شرکت شد و حالا در حال کاهش است. هرچند مسئولان و کارکنان این شرکت با تلاش زیادی سعی در نگهداشت تولید دارند ولی در صورت عدمتزریق منابع مالی نه تنها ۲۰۰ هزار بشکه احیا نمیشود بلکه میزان تولید فعلی هم به روند کاهشی خود ادامه خواهد داد.
وزارت نفت چه میکند؟
زنگنه بهخوبی نسبت به وضعیت فلات قاره آگاه است و میداند ادامه بیتوجهی به این شرکت چه بلای بزرگی را بر سر نفت میآورد ولی همچنان آنجا را از تیررس دور نگه داشته و برای بازیابی تولید نفت کشور روی نقاطی دست گذاشته است که شدنی نیست. اگر طی سه سال گذشته منابع مالی به فلات قاره تزریق میشد و برنامههای تعمیر چاهها عملیاتی میشد امروز نه کسی دغدغه ۴ میلیون بشکه در روز را داشت و نه وزارت نفت برای رسیدن به ادعای خود به همه شرکتها فشار میآورد تا بر تولید خود بیفزایند.
چند هفته دیگر به نشست اوپک باقی است و ایران از ۴ میلیون بشکه دور است، تنها امید زنگنه به مدار آوردن تولید میادین در حال توسعه است که باید دید آنها میتوانند به کمک بیایند یا خیر؟
نظر شما